سازمان یادگیرنده و رهبری اندیشمند
1-1- ایجاد یک سازمان یادگیرنده
دورنمای یک سازمان یادگیرنده رسیدن به موفقیت مطلوب و ایده آل است بنابراین برای چنین سازمانهایی موارد زیر ضروری است.
1-1-2- شناخت هدف
اولین گام برای یک سازمان یادگیرنده شناخت هدف است چون هرگونه اقدام عملی قبل از شناخت هدف منجر به شکست است.
2-1-2- وجود رهبر اندیشمند
این بخش در سازمان یادگیرنده از آن جهت مورد نیاز است که بدون یک رهبر متعهد به یادگیری، سازمان هرگز موفق نخواهد بود در سازمانهای یادگیرنده برای دستیابی به انچه که مورد توافق همگان است به رهبری خردمند و تحول آفرین نیاز است. از آنجا که سازمان یادگیرنده سازمانی است دانش آفرین و خلاق، بنابراین رهبر باید بگونه ای عمل کند که در درون سازمان این خلاقیت ایجاد شود.
رهبری سازمان تا زمانی به یادگیری افراد اعتقادی نداشته باشد و خود فردی یادگیرنده نباشد امکان ندارد بتواند سازمان را به سمت سازمانی پویا و هدفمند راهنمایی نماید این امر از حساسیت بیشتری برخوردار خواهد بود آن زمان که رهبری خود هدف سازمان را به درستی رصد نکرده بوده و برای خود اهداف دیگری را دنبال نماید. آنچه بسیار مهم است شفاف بودن اهداف سازمان برای رهبری آن می باشد اگر سازمانی در سطح رهبری از شفاف بودن اهداف اطمینان کامل داشته باشد لذا به سادگی و با استفاده از برنامه های مختلف مدیریتی می تواند به نتایج مطلوب دست یابد.
3-1-2- وجود کارکنان یادگیرنده و خلاق
شرط لازم سازمانهای یادگیرنده کارکنان و مدیران یادگیرنده است، در سازمانهای یادگیرنده افراد باید به توانایی های خود وقوف کامل داشته باشند و آنها را توسعه و بهبود بخشند.
عدم آموزش در سازمان غالبا باعث بی تحرکی پرسنل شده و آنها را در مقابل آموزشهای حرفه ای مقاوم می سازد لذا لازم است این فعالیت در سازمانها شکل گرفته و برای آن امتیازهای مختلفی در نظر گرفته شود تا افراد برای دریافت آموزش انگیزه لازم را داشته باشند.
معمولا بخشی از پرسنل که دارای تجربیات و تخصصی در رابطه با فعالیتهای سازمان هستند در مقابل دریافت آموزش ها مقاومت می نمایند که با ادامه ی هدفمند آموزشها به مرور، این مقاومتها کاهش یافته و همه اعضا در این مورد همکاری لازم را می کنند. این بخش از آموزشها به نگرش و سیاستهای مدیریت ارشد سازمان بستگی دارد زیرا اگر ایشان به آموزشها اعتقاد داشته باشند و خود نیز آموزشهای مربوط به خود را دریافت نموده و از نتایج آن بهره برداری کند عملا آموزش در پرسنل سازمان نهادینه می گردد.
4-1-2- تفویض اختیار به کارکنان و آموزش آنها
در سازمانهای یادگیرنده اختیارات به میزان زیادی به افراد واگذار می گردد و به افراد احترام گذاشته می شود و نسبت به آنها اعتماد کامل وجود دارد. همچنین فضای کاری برای پیشرفت آنها فراهم می شود و بر اساس توانایی فرد و استعداد او به یادگیری و رشد او را بر می گزینند و آموزش می دهند. این سازمانها در زمینه آموزش سرمایه گذاری سنگین می کنند. آموزش کارکنان برای درک نوع فعالیتها و تفویض اختیار به آنها جهت تصمیم گیری باعث می شود که افراد سازمان احساس نوعی مالکیت بکنند و از کار کردن در سازمان بر خود ببالند.
سازمان یادگیرنده موجب می شود که مسئولیت فرد در برابر سازمان افزایش یابد و از نظر عواطف و احساسات در وضعی قرار گیرد که جهت تامین هدفهای مورد نظر از هیچ کوششی فرو گذار نکند و با هر مشکلی دست و پنجه نرم کنند.
الف ) تفویض اختیار در سازمان:
در بررسی بخشی از سازمان (مرکز) مشخص شد مدیر مرکز مربوطه برای انجام کارهای معمولی خود نظر مدیر بالادستی را جویا می شود به ایشان بیان شد شما مدیر آن مرکز هستید و خودتان تصمیم بگیرید ایشان بقدری از این پشتیبانی کلامی خشنود شدند که بیان داشتند که در عرض چندین سال خدمتشان احساس مدیریت بر مرکز نداشتند و بیشتر خود را ناظر بر مرکز میدانستند ولی اکنون این حس را دارند.
افسوس از اینکه سازمانها هیچگونه بازنگری در نحوه عملکرد خود نداشته و ضعفهای ساختاری آن برای چندین سال کماکان مشهود است این نوع عملکردهاست که سازمان را از یادگیرنده شدن دور می سازد.
ب) آموزش در سازمان :
در بخش آموزش کارکنان پس از تشخیص نیاز های آموزشی که از ضروریات است کارگروهی، برای آموزش پرسنل تشکیل شده و دوره های آموزشی مورد نیاز اعضا مشخص می گردد سپس دوره های آموزشی برای پرسنل در سطوح مختلف برگزار خواهد شد که نتایج بسیار عالی را در بر دارد از جمله آنها موارد زیر بود:
- در تمامی سطوح کارکنان ( کارشناسان، مسئولین قسمتها، مدیران ...) یک انگیزه مضاعفی ایجاد شد بخصوص بخش کارشناسی که علاقه وافری داشت که در دوره ها شرکت کند.
- ایجاد تحرک در مدیران و مسئولین گروهها به سادگی دیده می شد.
با اجرای کوتاه این بخش کاملا مشخص شد اگر مدیر ارشد سازمان خود به آموزش اعتقاد داشته باشد پویایی به راحتی در سازمان پدیدار می شود.